۱۳۸۷ اسفند ۲۸, چهارشنبه

اصل هشتم


کافیست که تنها یکبار از مرزهایی که بر خودت گذارده‌ای بگذری. فقط یکبار. آن‌گاه همواره و همیشه گامی دیگر به پس برخواهی داشت و هرگز سرحد هیچ مرزی و اصلی با خودت صادق نخواهی ایستاد.
زیرا پس از اولین بار است که یافتن و تراشیدن توجیهی دل‌خواسته به مراتب آسان‌تر و به غایت عبث‌تر خواهد بود.
چنان که در لوح مقدس نیز چنین آمده است "هر کس تنها یکبار می‌تواند به خود خیانت کند."
زیرا پس از آن همواره خائن باقی خواهد ماند.

۲ نظر:

2i گفت...

ببین من این یکی رو نمی فهمم، چطور اینقدر با مرزبندی می شه در این مورد فکر کرد.
خود اعمال فازی و نسبی اند
معنی شون و برداشت ما هم از اعمال خودمون و نظام ارزشی و سنجش اونها هم همینطور
از بعد تجربی می تونم این حرف رو درک کنم و بسیار هم مصداق داره
اما از بعد دلیل و منطق به نظرم کاملا اشتباه میاد

ناشناس گفت...

2i عزیز؛

دقیقا دست روی کنه مسئله گذاشته ای.

البته رویکرد اصلی متن به جنبه ی تجربیش بر می گرده. و گرنه قطعنا به لحاظ منطقی نه فقط این اصل که احتمالا اکثر اصول فکری بشر مدرن - همانگونه که راسل سعی داشت تا بعد از ناکام گذاشتن فرگه حداقل خودش راه حلی برای مسئله ی مجموعه ها در منطق ریاضی پیدا کنه و یا ویتگنشتاین متاخر که از اساس بی خیال داستان شد - با گونه ای پارادوکس مواجه اند.

به هر حال ممنون از توجه ات.

Free counter and web stats